Human microdosing for the prediction of patient response
میکرودوزینگ انسانی، روشی برای پیش گویی واکنش بیمار

https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3113695/

 میکرودوزینگ روشی است که اجازه می‌دهد تا رفتار داروها با استفاده از دوزهای بسیار پایین بررسی شود؛ دوزهایی که چنان پایین هستند که بعید به نظر می رسد که اثراتی بر کل بدن داشته باشند، اما از غلظت کافی برای تعیین میزان جذب، توزیع، متابولیسم و ​​دفع (ADME) برخوردار اند. میکرودوزینگ اخیراً در مقالات دیگر مورد بررسی قرار گرفته است [۱،۲]؛ اگرچه بیشتر تلاش ها تا امروز بر روی پیش بینی‌های فارماکوکینتیک (PK) جهت تسریع در ساخت دارو متمرکز شده است، میکرودوزینگ از دل تحقیقات سم شناسی مولکولی متولد شده است [۳ ۱۰] و اکنون و اکنون به کاربرد های تشخیص پزشکی گسترش یافته است.

در اینجا، ما یک مرور مختصر از میکرودوزینگ برای توسعه دارو ارائه می دهیم، و در ادامه توصیفی از تلاش های اخیر برای اجرای تشخیص های پیش آگهی ‌هنده و پیش ‌بینی‌کننده با هدف بهبود تشخیص و درمان بیماری ها در انسان ارائه می شود.
برای تولید دارو ، وعده میکرودوزینگ، کاهش منابع صرف شده برای کاندیداهای دارویی غیرقابل استفاده و میزان آزمایشاتی است که قبل از مطالعات اولیه در انسان، روی حیوانات انجام می شود. چنین مطالعات “فاز صفر” به طور کلی قبل از مطالعات فاز I، به منظور غربالگری کاندیداهای دارویی انجام می شود. معیارهای انتخاب برای پیشبرد یک ترکیب از فاز صفر به فاز I، به طور معمول شامل تجزیه و تحلیل PK است، با این فرض که داده ها با دوزهای بالاتر فارماکولوژیک، پیش بینی کننده سینتیک دارویی خواهند بود.

پیش بینی می شود در آینده متابولیسم میکرودوزها به ویژه با توجه به دستور العمل اخیر FDA ایالات متحده و کنفرانس بین المللی هماهنگ سازی الزامات فنی برای ثبت ترکیبات دارویی مورد مصرف در انسان که در خصوص متابولیت ها در آزمون امن بودن ترکیبات دارویی صادر شده، به طور فزاینده ای مورد تأکید قرار گیرد.

 

 اگرچه میکرودوزینگ با استفاده از PET برای تصویربرداری و کروماتوگرافی مایع همراه با طیف سنجی جرمی برای اندازه گیری برخی ترکیبات انجام شده است، اما اکثر مطالعات از طیف سنجی جرمی شتاب دهنده فوق العاده حساس (AMS) برای تشخیص ترکیبات نشان گذاری شده با ۱۴C  در نمونه های بیولوژیکی استفاده می کنند. به طور خلاصه، AMS با تجزیه مولکول ها در یک نمونه و جداسازی عنصر موردنظر، مانند کربن به شکل گرافیت، کار می کند که سپس در یک شتاب دهنده ذرات کوچک، اندازه گیری می شود. اگر دارو با ایزوتوپ نادر مانند ۱۴C  نشان گذاری شود، از نسبت رادیوکربن به کل کربن موجود در پرتو ذرات برای محاسبه غلظت دارو در خون، بافت، سلول و اجزای تحت سلولی مانند پروتئین و DNA استفاده می شود. اگرچه کربن متداول ترین عنصری است که برای اندازه گیری استفاده می شود، با توجه به پس زمینه طبیعی پایین C 14، عناصر دیگر به صورت مخلوط هایی با ایزوتوپ های نادر وجود دارند که می توانند برای کاربردهای AMS در زیست پزشکی مورد استفاده قرار گیرند از جمله ۳ H  و ۴۱۴۱ Ca [11]. داروی مورد نظر در مقدارتقریباً ۱۰۰ برابر کمتر از دوز درمانی پیش بینی شده که از ۱۰۰ میکروگرم در هر دوز تجاوز نمی کند، به داوطلبان انسانی تجویز می گردد.

میزان رادیواکتیویته تجویز شده به قدری کم است که نمونه های بافتی در زیر آستانه نظارتی تعریف رادیواکتیو در نظر گرفته می شوند. به عنوان مثال، بدن انسان حاوی تقریباً ۱۰۰نانوکوری  (nCi) رادیوکربن است، بنابراین مواجهه گذرا با ۲۰۰ نانوکوری از یک ترکیب نشان دار شده با ۱۴C  بسیار ایمن در نظر گرفته می شود و در واقع شامل یک سطح ناچیز از تابش و مواجهه با ترکیبات شیمیایی است. مسئله مهم برای مطالعات فاز صفر این است که آیا داروکنش و سایر پارامترها بین میکرودوز و دوز درمانی خطی هستند یا خیر چرا که مساله خطی بودن برای تعمیم نتایج حاصل از میکرودوزینگ به دوزهای بالاتر، الزامی است.

شواهد نوظهوری وجود دارند مبنی بر اینکه اکثر ترکیبات در دامنه غلظت ۱۰۰ برابر یا بیشتر، داروکنش متناسب خطی دارند  [۱۴،۱۰۱].

چندین مطالعه اعتبار سنجی، قابلیت پیش بینی خوبی را نشان داده اند و با وجود شک و تردید صنعت داروسازی، به نظر می رسد استدلال علمی قوی برای استفاده از میکرودوزینگ وجود دارد [۱۵].
با این حال، کار زیادی باید انجام شود تا مجموعه ای از قوانین برای تعیین پیش بینی دقیق اینکه کدام ترکیبات برای انجام میکرودوزینگ مناسب ترین هستند و نیز حذف پیشینی ترکیباتی که در محدوده دوز مورد نظر، داروکنش خطی نخواهند داشت، وضع شود.

در حال حاضر صنعت داروسازی با احتیاط در حال آزمودن میکرودوزینگ است، به ویژه برای کاربردهای خاص مانند ترکیباتی که در غلظت هایی استفاده می شوند که تشخیص آنها در بافت ها با روش های دیگر دشوار است [۱۶].

میکرودوزینگ به تازگی به عنوان یک استراتژی برای تشخیص پزشکی مطرح شده است [۱۳، ۱۷_۱۹].
مزایای چنین رویکردی عبارتند از:

  • آنالیز درون تنی دور ریزش دارو  (drug disposition)برای به دست آوردن اطلاعات فنوتیپی در مورد مقادیر امن شیمیایی و  تابشی
  • سهولت مقایسه با سنجش های ژنوتیپی که در مقایسه با هر دو روش به تنهایی، منجر به قدرت پیش بینی بالاتری می شود.
    ▪ رفع عدم اطمینان در مورد خطی بودن PK و پارامترهای متابولیسمی، از آنجا که فقط آن دسته از ترکیبات برای تشخیص مورد استفاده قرار می گیرند که ارتباط معینی بین میکرودوز و دوز درمانی داشته باشند.

چالش های احتمالی تشخیص مبتنی بر میکرودوزینگ عبارتند از:

  • هزینه به ازای هر آزمون
  • بازده ناکافی
  • مسیرهای نظارتی و جبرانی تعریف نشده.

طیف سنجی جرمی شتاب دهنده در حال حاضر نیاز به تبدیل به گرافیت با دست دارد؟ و برخی از آنها تا ۷ الی ۸ میلیون دلار هزینه دارند. توسعه پردازش خودکار نمونه و استفاده از ابزارهای کوچک که کمتر از یک میلیون دلار هزینه دارند، در کاهش مسئله هزینه بسیار موثر خواهد بود. به عنوان مثال، Vitalea Scienceو انستیتوی فدرال فن آوری سوئیس یک ابزار AMS  جمع و جور را تولید کردند که به طور خاص برای علوم دارویی طراحی شده است.

[۱۰۲].

هیچ دلیلی نظری وجود ندارد که امکان به کار گرفتن نمونه به شکل خودکار در AMS  وجود نداشته باشد. Skipper و همکاران در انستیتوی فناوری ماساچوست سیستم تولید احتراق به کمک لیزر را برای تولید  ۱۴ CO2  اختراع کردند که هم اکنون به شکل تجاری در دسترس است [۲۰_ ۲۲].  ۱۴ CO2 حاصله می تواند از طریق یک منبع یونیزه کننده گاز، بخشی از یک سیستم AMS ، شناسایی شود. توان سیستم به اندازه کافی سریع است تا بتواند آنالیز خروجی هایHPLC  و GC را انجام دهد، اگرچه با از دست دادن مقداری از حساسیت و تکرارپذیری در مقایسه با آنالیز مبتنی بر گرافیت، به دلیل کاهش جریان های یونی و سایر موارد فنی.

اتوماسیون گرافیت زایی با توجه به مشکلات عملی در کار با مقادیر کمتر از میلی گرم در طول مراحل کار با درجه حرارت بالا و کار با گاز، هنوز محقق نشده است، اما چنین مواردی واقعاً فقط مشکلات مهندسی هستند.

هزینه های آزمون های AMS در حالت ایده آل توسط بیمه بازپرداخت می شود، که الگوی جدیدی برای تأمین هزینه تولید و آنالیز چنین نمونه هایی است. این کار می تواند با انباشت ارزش گذاری نسبی خدمات (CPT) انجام شود، کد هایی که به هر وظیفه و خدماتی که یک پزشک ممکن است برای بازپرداخت یا تهیه کدهای CPT  خاص هر آزمون به بیمار ارائه دهد. با توجه به توان عملیاتی، یک تکنسین آزمایشگاه می تواند حداکثر ۳۰۰ نمونه در روز انجام دهد. برخی از دستگاه های AMS می توانند بیش از ۲۰،۰۰۰-۴۰،۰۰۰ نمونه در سال انجام دهند که کارآیی منطقی ای برای کاربردهای تشخیص بالینی است. گروه ما علاقه مند به استفاده از AMS برای پیش بینی این موضوع است که بیماران مبتلا به سرطان به شیمی درمانی مبتنی بر پلاتین پاسخ خواهند داد یا نه. از این روش در سال ۲۰۰۸ برای درمان در حدود ۳۰۰۰۰۰ بیمار در ایالات متحده استفاده شد.

انجام آزمون های میکرودوزینگ روی هزاران بیمار، سطح قابل توجه و در عین حال واقع بینانه ای از افزایش توان عملیاتی را در مقایسه با روش های فعلی نشان می دهد. از دیدگاه تجاری، انگیزه قانع کننده، پتانسیل تأیید داروی نشاندار ایزوتوپ از سوی NDA است که می تواند انحصاری بودن بازار را برای فروشنده تکنولوژی AMS فراهم کند،  حتی اگر آنالوگ نشان گذاری نشده قبلاً توسط FDA تأیید شده باشد.

اخیراً از تلاش های تحقیقاتی UC  دیویس و آزمایشگاه ملی لارنس لیورمور (LLNL) چندین کاربرد بالینی امیدوارکننده AMS در تشخیص حاصل شده است [۱۰۳].
Vitalea Biosciences  [۱۰۲]، یک شرکت مستقل جدید از UC  دیویس که مجوز فناوری LLNL AMS را گرفته، در حال تهیه آزمونی برای اندازه گیری جذب ویتامین B12 در انسان است [۱۷].

فراهمی زیستی ویتامین B12 برای سلامتی مهم است. جذب ویتامین  B12 در کم خونی بدخیم، یک بیماری خود ایمنی است که سلول های پاریتال را که در معده فاکتور داخلی ترشح می کند، از بین می برد. فاکتور داخلی برای جذب طبیعی ویتامین  B12  بسیار مهم است، بنابراین عدم وجود فاکتور داخلی، همانطور که در کم خونی بدخیم مشاهده می شود، باعث کمبود ویتامین B12 می گردد.

در این روش، میکرودوزینگ خوراکی با ویتامین B12 نشاندار شده با ۱۴C، به عنوان یک روش بیولوژیک استفاده می شود که در آن رادیوکربن به شکل بیوشیمیایی، از محیط رشد گنجانیده شده است. این روش ممکن است بتواند خصوصیات جذب B12 را با مواجهه ناچیز با رادیواکتیویته  و یک قطره خون که از انگشت گرفته شده، ممکن کند.

انتظار می رود که این روش به ویژه درعلم پیری شناسی ، که در آن سوء جذب B12 گسترده است و یک عامل بالقوه زوال عقل محسوب می شود، مفید باشد.

یک مطالعه تحقیقاتی به رهبری دارن هیلگوندس (LLNL) و پریمو لارا (UC دیویس) شامل یک کارآزمایی بالینی متشکل از ۳۰ بیمار با هدف استفاده از ۴۱ Ca به عنوان نشانگر فرآیندهای بازسازی استخوان در طی درمان سرطان در حال انجام است.

مطالعه حاضر ادامه کار قبلی به رهبری رابرت فیتزجرالد (دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو، کالیفرنیا، ایالات متحده)، است که در آن نتیجه گرفته شده که  ۴۱Ca  یک اندازه گیری عملی سرمی از اختلالات استخوانی در بیماران مبتلا به مراحل انتهایی بیماری کلیوی فراهم می آورد [۱۳]. کلسیم به سرعت توسط استخوان جذب می شود و می تواند با آزمایش ادرار مبتنی بر AMS در طی ماه های متمادی پس از یک میکرودوز ۴۱Ca کنترل شود. هدف از این مطالعه، پایش میزان تغییر و تبدیل استخوان در آن دسته از بیماران مبتلا به شکل مقاوم سرطان پروستات در برابر هورمون است که متاستاز تایید شده استخوان دارند.

فرضیه این است که روش ادراری  ۴۱ Ca با استفاده از AMS برای ارزیابی ریسک، مرحله بندی بیماری، اندازه گیری اثربخشی درمانی و ردیابی حساس بیماری استخوانی پیشرونده مفید خواهد بود. در این کارآزمایی به بیماران  nCi 100 از ۱۴ Ca به صورت خوراکی تجویز می شوند و بیماران با اندازه گیری دوره ای  ۴۱ Ca در ادرار و خون برای آنالیز   مولکولی آنتی ژن اختصاصی پروستات پیگیری می شوند. انتظار می رود تغییر و تبدیل بالای استخوان در مقایسه با تغییر و تبدیل طبیعی پیش بینی یا پیش آگهی ضعیفی داشته باشد.

تحقیق ما با همکاری Kenneth Turteltaub و Mike Malfatti در LLNL  بر پیش بینی اینکه بیماران مبتلا به سرطان ریه و مثانه به شیمی درمانی مبتنی بر پلاتین چه پاسخی خواهند داد، متمرکز است. داروهای با پایه پلاتین، مانند سیس پلاتین، کاربوپلاتین و اگزالی پلاتین، اغلب برای درمان تومورهای سرطانی بافت تو پر استفاده می شوند. با این حال، میزان پاسخ، پایین و  حدود ۲۵ تا ۳۰٪ برای سرطان ریه با منشا nomsamll-cell و ۵۰٪ برای سرطان مثانه است. یک نیاز برآورده نشده پزشکی برای یک آزمون وجود دارد که پیش بینی کند کدام بیماران به شیمی درمانی پاسخ خواهند داد. مکانیسم اصلی سمیت سلولی تشکیل مجتمع های کووالانسی دارو- DNA است که به عنوان ترکیب های افزایشی یا اضافی شناخته می شوند. ما در حال انجام مطالعات میکرودوزینگ بالینی با هدف تعیین امکان استفاده از ترکیب های افزایشی پلاتین –  DNAبه عنوان نشانگر مقاومت در برابر داروهای شیمیایی هستیم که بر اساس مطالعات پیش بالینی ما با کاربوپلاتین و اگزالی پلاتین [۱۸،۱۹] و نیز داده های بالینی گسترده ای از بیماران تحت درمان با دوزهای درمانی شیمی درمانی شکل گرفته است.

داده های حاصل از آسیب به DNA از نمونه های خون و بیوپسی تومور از ۱۰۰ بیمار با نتایج بالینی، مانند بقا بدون پیشرفت بیماری، بقای کلی و عوارض جانبی پس از شروع شیمی درمانی استاندارد مبتنی بر پلاتین، مقایسه خواهد شد. علاوه بر این، تعداد انگشت شماری از نشانگرهای بیان ژن که به دقت انتخاب شده اند، با استفاده از روشReal-time PCR  اندازه گیری می شوند تا ژنوتیپ با فنوتیپ برای هر بیمار مقایسه شود. ما انتظار داریم که شکل گیری و ترمیم آسیب DNA ناشی از  میکرودوز بر پایه پلاتین باشد

ما انتظار داریم که شکل گیری و ترمیم آسیب DNA ناشی از میکرودوز بر پایه پلاتین، آسیب های ناشی از دوز درمانی را که قبلاً به عنوان شاخص مهم نتیجه تعیین شده است، پیشگویی کند [۲۳].

در حالی که هنوز مشخص نیست که آیا میکرودوزینگ یک استراتژی زیستی به واقع مناسب برای تشخیص بیماری است، این رویکرد این امکان را دارد که بتواند پزشکی شخصی  را برای درمان انواع بیماری ها امکان پذیر کند و بنابراین تحقیقات و توسعه های بیشتر در این زمینه را توجیه می کند.

Bibliography

  1. Brown K, Dingley KH, Turteltaub KW. Accelerator mass spectrometry for biomedical research.

Methods Enzymol. 2005; 402:423–۴۴۳٫ [PubMed: 16401518]

  1. Lappin G, Stevens L. Biomedical accelerator mass spectrometry: recent applications in metabolism

and pharmacokinetics. Expert Opin Drug Metab Toxicol. 2008; 4(8):1021–۱۰۳۳٫ [PubMed:

۱۸۶۸۰۴۳۸]

  1. Hah SS, Mundt JM, Kim HM, Sumbad RA, Turteltaub KW, Henderson PT. Measurement of 7,8-

dihydro-8-oxo-2′-deoxyguanosine metabolism in MCF-7 cells at low concentrations using

accelerator mass spectrometry. Proc Natl Acad Sci USA. 2007; 104(27):11203–۱۱۲۰۸٫ [PubMed:

۱۷۵۹۲۱۱۸]

  1. Zhou X, Liberman RG, Skipper PL, Margolin Y, Tannenbaum SR, Dedon PC. Quantification of

DNA strand breaks and abasic sites by oxime derivatization and accelerator mass spectrometry:

application to gamma-radiation and peroxynitrite. Anal Biochem. 2005; 343(1):84–۹۲٫ [PubMed:

۱۵۹۶۴۵۴۲]

  1. Choi MH, Skipper PL, Wishnok JS, Tannenbaum SR. Characterization of testosterone 11β-

hydroxylation catalyzed by human liver microsomal cytochromes P450. Drug Metab Dispos. 2005;

۳۳(۶):۷۱۴–۷۱۸٫ [PubMed: 15764715]

  1. Hillier SM, Marquis JC, Zayas B, et al. DNA adducts formed by a novel antitumor agent 11β-

dichloro in vitro and in vivo. Mol Cancer Ther. 2006; 5(4):977–۹۸۴٫ [PubMed: 16648569]

  1. Watanabe K, Liberman RG, Skipper PL, Tannenbaum SR, Guengerich FP. Analysis of DNA

adducts formed in vivo in rats and mice from 1,2-dibromoethane, 1,2-dichloroethane,

dibromomethane, and dichloromethane using HPLC/accelerator mass spectrometry and relevance to

risk estimates. Chem Res Toxicol. 2007; 20(11):1594–۱۶۰۰٫ [PubMed: 17907789]

  1. Tompkins EM, Farmer PB, Lamb JH, et al. A novel 14C-postlabeling assay using accelerator mass

spectrometry for the detection of O6-methyldeoxy-guanosine adducts. Rapid Commun Mass

Spectrom. 2006; 20(5):883–۸۹۱٫ [PubMed: 16470516]

  1. Marsden DA, Jones DJ, Britton RG, et al. Dose-response relationships for N7-(2-

hydroxyethyl)guanine induced by low-dose [14C]ethylene oxide: evidence for a novel mechanism

of endogenous adduct formation. Cancer Res. 2009; 69(7):3052–۳۰۵۹٫ [PubMed: 19276345]

  1. Jubert C, Mata J, Bench G, et al. Effects of chlorophyll and chlorophyllin on low-dose aflatoxin B1

pharmacokinetics in human volunteers. Cancer Prev Res. 2009; 2(12):1015–۱۰۲۲٫

  1. Dingley KH, Roberts ML, Velsko CA, Turteltaub KW. Attomole detection of 3H in biological

samples using accelerator mass spectrometry: application in low-dose, dual-isotope tracer studies

Henderson and Pan Page 4

Bioanalysis. Author manuscript; available in PMC 2011 June 13.

NIH-PA Author Manuscript NIH-PA Author Manuscript NIH-PA Author Manuscript

in conjunction with 14C accelerator mass spectrometry. Chem Res Toxicol. 1998; 11(10):1217–

  1. [PubMed: 9778319]
  2. Fitzgerald RL, Hillegonds DJ, Burton DW, et al. 41Ca and accelerator mass spectrometry to

monitor calcium metabolism in end stage renal disease patients. Clin Chem. 2005; 51(11):2095–

  1. [PubMed: 16141289]
  2. Denk E, Hillegonds D, Hurrell RF, et al. Evaluation of 41calcium as a new approach to assess

changes in bone metabolism: effect of a bisphosphonate intervention in postmenopausal women

with low bone mass. J Bone Miner Res. 2007; 22(10):1518–۱۵۲۵٫ [PubMed: 17576167]

  1. Lappin G, Stevens L. Biomedical accelerator mass spectrometry: recent applications in metabolism

and pharmacokinetics. Expert Opin Drug Metab Toxicol. 2008; 4(8):1021–۱۰۳۳٫ [PubMed:

۱۸۶۸۰۴۳۸]

  1. Ings RM. Microdosing: a valuable tool for accelerating drug development and the role of

bioanalytical methods in meeting the challenge. Bioanalysis. 2009; 1(7):1293–۱۳۰۵٫ [PubMed:

۲۱۰۸۳۰۵۲]

  1. Sandhu P, Vogel JS, Rose MJ, et al. Evaluation of microdosing strategies for studies in preclinical

drug development: demonstration of linear pharmacokinetics in dogs of a nucleoside analog over a

۵۰-fold dose range. Drug Metab Dispos. 2004; 32(11):1254–۱۲۵۹٫ [PubMed: 15286054]

  1. Carkeet C, Dueker SR, Lango J, et al. Human vitamin B12 absorption measurement by accelerator

mass spectrometry using specifically labeled (14) C-cobalamin. Proc Natl Acad Sci USA. 2006;

۱۰۳(۱۵):۵۶۹۴–۵۶۹۹٫ [PubMed: 16585531]

  1. Hah SS, Stivers KM, de Vere White R, Henderson PT. Kinetics of carboplatin–DNA binding in

genomic DNA and bladder cancer cells as determined by accelerator mass spectrometry. Chem

Res Toxicol. 2006; 19(5):622–۶۲۶٫ [PubMed: 16696564]

  1. Hah SS, Sumbad RA, de Vere White R, Turteltaub KW, Henderson PT. Characterization of

oxaliplatin-DNA adduct formation in DNA and differentiation of cancer cell drug sensitivity at

microdose concentrations. Chem Res Toxicol. 2007; 20(12):1745–۱۷۵۱٫ [PubMed: 18001055]

  1. Liberman RG, Tannenbaum SR, Hughey BJ, et al. An interface for direct analysis of 14C in

nonvolatile samples by accelerator mass spectrometry. Anal Chem. 2004; 76(2):328–۳۳۴٫

[PubMed: 14719879]

  1. Prakash C, Shaffer CL, Tremaine LM, et al. Application of liquid chromatography–accelerator

mass spectrometry (LC–AMS) to evaluate the metabolic profiles of a drug candidate in human

urine and plasma. Drug Metab Lett. 2007; 1(3):226–۲۳۱٫ [PubMed: 19356047]

  1. Flarakos J, Liberman RG, Tannenbaum SR, Skipper PL. Integration of continuous-flow accelerator

mass spectrometry with chromatography and mass-selective detection. Anal Chem. 2008; 80(13):

۵۰۷۹–۵۰۸۵٫ [PubMed: 18494504]

  1. Simon GR, Begum M, Bepler G. Setting the stage for tailored chemotherapy in the management of

non-small cell lung cancer. Future Oncol. 2008; 4(1):51–۵۹٫ [PubMed: 18241000]

Websites

  1. European Union Microdose AMS Partnership Programme. www.eumapp.com
  2. Vitalea Biosciences Incorporated. www.vitaleascience.com
  3. Center for Accelerator Mass Spectrometry, Lawrence Livermore National Laboratory.

https://cams.llnl.gov

Henderson and Pan Page 5

Bioanalysis.