برنامه ی “جنگ در برابر سرطان” در آمریکا از زمان ریاست جمهوری نیکسون آغاز شد و اگرچه روز به روز به انبوه دانسته های وابسته به “سرطان در حیوانات” افزوده می شود، پژوهشگران هنوز در این جنگ پیروز نشده اند. چه بسا اکنون آمار مرگ و میر ناشی از سرطان از هر دوره ایی بیشتر است. یک دلیل برجسته برای اینکه هنوز نتوانسته ایم گره ی مرگ و سرطان را بگشاییم این است: سرطان حیوانی و سرطان انسانی یکسان نیستند.
سرطان یک بیماری واحد نیست، سرطان های گوناگونی وجود دارند. تنها در انسان دویست گونه سرطان دیده شده که اندام ها، بافتها و یاخته های مختلف را دچار می سازند. اگرچه اندام ها، بافتها و یاخته های همانند در حیوانات نیز می توانند سرطانی شوند، این سرطان ها هیچگاه دقیقاً با غده های بدخیم در انسان همانند نیستند.
آمادگی برای گرفتار شدن به سرطان می تواند ارثی باشد. عوامل پیرامونی، خوراک و سبک زندگی نیز می توانند آسیب پذیری نسبت به سرطان را افزایش دهند. پژوهشگران برای اینکه حیوانات آزمایشی را به انسان نزدیک کنند، آنها را با ژنهای انسانی تلقیح می کنند و بعد در معرض عوامل سرطانزای از پیش شناخته شده در انسان قرار می دهند. دقت کنید: “از پیش شناخته شده”!.. اگر جانور هدف ما انسان است و ما مدارک کافی برای سرطانزا دانستن یک ماده ی شیمیایی، برنامه ی خوراک یا سبک زندگی در انسان در اختیار داریم، اصلاً چه نیازی داریم که این مراحل را در دیگر جانوران تکرار کنیم؟
آمادگی برای گرفتار شدن به سرطان می تواند ارثی باشد. عوامل پیرامونی، خوراک و سبک زندگی نیز می توانند آسیب پذیری نسبت به سرطان را افزایش دهند. پژوهشگران برای اینکه حیوانات آزمایشی را به انسان نزدیک کنند، آنها را با ژنهای انسانی تلقیح می کنند و بعد در معرض عوامل سرطانزای از پیش شناخته شده در انسان قرار می دهند. دقت کنید: “از پیش شناخته شده”!.. اگر جانور هدف ما انسان است و ما مدارک کافی برای سرطانزا دانستن یک ماده ی شیمیایی، برنامه ی خوراک یا سبک زندگی در انسان در اختیار داریم، اصلاً چه نیازی داریم که این مراحل را در دیگر جانوران تکرار کنیم؟
در هر حال، یک ماده ی مشخص لزوماً در همه ی گونه ها سرطانزا نیست. مثلاً اگرچه پیش بینی بر این بود که موشهای خانگی و موشهای صحرایی واکنش مشابهی در بروز سرطان داشته باشند، پژوهش های انجام شده بر روی این دو گونه نشان داد که چهل و شش درصد از مواد شیمیایی که در موشهای صحرایی ایجاد سرطان کردند، برای موشهای خانگی سرطانزا نبودند. پس وقتی گونه هایی بسیار نزدیک مانند موش خانگی و موش صحرایی بطور یکسان به سرطان دچار نمی شوند، شگفت آور نیست که بدانیم از بیست ماده ی شیمیایی که در انسان ها سرطانزا نیستند، نوزده تای آنها حیوانات را به سرطان دچار کردند.
بنیاد ملی سرطان در آمریکا، موشهایی را که در بدنشان چهل و هشت نوع سرطان انسانی رشد داده بود، با یک دوجین داروی ضد سرطان که کاربرد آنها در انسان ها برای درمان این سرطان ها سودمند شناخته می شود، زیر تیمار قرار داد. در مورد سی نوع از چهل و هشت گونه سرطان، دارو کارگر نیفتاد. شصت و سه درصد از مدل های موشی نتیجه ی نادرست ارائه دادند.
همچنین بنیاد ملی سرطان یک پژوهش بیست و پنج ساله ی کلان انجام داد که در آن چهل هزار گونه ی گیاهی برای یافتن ترکیبات ضد توموری مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش بسیار پرهزینه، دستاوردهای مثبت بسیاری در مدل های حیوانی پیدا شد ولی حتی یک داروی پادسرطانی برای انسان از این پژوهش برنخاست. در نتیجه، بنیاد ملی سرطان اکنون یاخته های سرطانی انسانی را برای پژوهش های غربالی یاخته زهر شناسی بکار می برد.
همچنین بنیاد ملی سرطان یک پژوهش بیست و پنج ساله ی کلان انجام داد که در آن چهل هزار گونه ی گیاهی برای یافتن ترکیبات ضد توموری مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش بسیار پرهزینه، دستاوردهای مثبت بسیاری در مدل های حیوانی پیدا شد ولی حتی یک داروی پادسرطانی برای انسان از این پژوهش برنخاست. در نتیجه، بنیاد ملی سرطان اکنون یاخته های سرطانی انسانی را برای پژوهش های غربالی یاخته زهر شناسی بکار می برد.
همانگونه که دکتر کلائوسنر، سرپرست بنیاد ملی گفته است : “پیشینه ی پژوهش بر روی سرطان، جستجو برای یافتن درمان سرطان در موشها بوده است…ما دهه هاست که به شیوه های درمان سرطان در موشها دست پیدا کرده ایم. تنها مشکل این است که این درمان ها در انسان جواب نمی دهند. به همین سادگی” .
ترجمه : آرتا ایرانی
منبع : all-creatures.org
Leave A Comment