مترجم: فاطمه سادات میرمهدی، دانشجوی دامپزشکی دانشکده علوم تحقیقات
منبع: http://www.interniche.org/en/conscientious/testimonies/denisehumphreys
قبل از شروع دوره جانورشناسی من عقاید محکمی درباره کالبد شکافی داشتم و چون قبل از ورود مصاحبه نداشتم از سیاست های دانشگاه مطلع نبودم. بنابراین تصمیم گرفتم خیلی زود این موضوع را پس از شروع دوره مطرح کنم.
در پایان یکی از اولین کلاس های عملی من با نزدیک شدن به استاد، سعی در تحقق آرزویم که انجام ندادن کلاس های کالبد شکافی بود داشتم ، ولی این نظر با خصومت و مخالفت روبرو شد.
«من برای چه مدرک جانورشناسی می گیرم درحالیکه خواهان کالبد شکافی نیستم؟».
«چگونه از دیگران انتظار داشته باشم که مرا استخدام کنند درحالیکه هیچ تجربه کالبد شکافی نداشته ام؟»
بعد از یک بحث طولانی به من توصیه شد که با یکی از دانشجویان همفکری کنم در رابطه با اینکه آیا مدرک جانورشناسی بهتر است یا اینکه بهتر است مسیر خود را تغییر دهیم.
بعضی از استاد ها همکاری نکردند اما بعضی دیگر کاملا حامی دیدگاه ما بودند. برای اثبات اینکه دیدگاه من غیر منطقی نیست، درباره کلاس های کالبدشکافی با دانشجویان سال سوم که دوره را گذرانده بودند صحبت کردم تا ارتباط آن ها را ارزیابی کنم. بیشترآن ها احساس میکردند که با شرکت در این کلاس ها به خصوص کالبد شکافی تجربه خاصی به دست نیاورده اند و تماشای یک ویدیوی کالبدشکافی حرفه ای برایشان سودمند تر بوده است.
پس از آن تصمیم گرفتم تا به دنبال این حقیقت بروم که هیچ کس مرا استخدام نخواهد کرد اگر هیچ تجربه ای از کالبدشکافی نداشته باشم.من به ۳۰ الی ۴۰ سازمان مختلف نامه نوشتم و توضیح دادم که آیا حاضر به استخدام فارغ التحصیلی که تجربه کالبدشکافی در مدت حضور در دانشگاه نداشته است هستند؟هریک از سازمان ها از جمله موسسه جانورشناسی لندن پاسخ دادند که اگرچه نمیخواهند مرا بر علیه خواسته های دانشگاه تشویق کنند ولی قطعا چنین دانشجویی را به کار خواهند گرفت و من تصمیم گرفتم که این دوره را ادامه دهم.
پس از ارائه اطلاعات فوق به استاد، تصمیم بر این شد که دیگر احتیاجی به کالبدشکافی نیست ، اگرچه هنوز جایگزینی ساخته نشده بود.
نبودن کالبدشکافی در سال اول مشکلی ایجاد نمیکرد ولی در سال دوم و سوم بعضی کارهای عملی بود نیازمند برخی کالبدشکافی ها یا آزمایشات روی حیوانات زنده از جمله جنین جوجه بود.
در طی کلاس های عملی کالبدشکافی دانشجویان مجبور به نوشتن گزارش بودند و در طی آزمایشات روی حیوانات زنده تصمیم گرفته شد که مجموعه ای از آزمایشات را مشاهده کنیم و به عنوان یک کتابچه راهنمای دقیق از نتایج استفاده کرده و آزمایش را اگر در کلاس حضور داشتیم بنویسیم.
اگرچه ارائه نشدن جایگزین شرم آور است اما من هنوز هم خوشحالم که به اصول ها و تصمیم خود برای ماندن در این دوره پایبند بودم. من قطعا چیزی را با شرکت نکردن در کارهای عملی از دست نداده ام. همکارانی که شرکت کردند تایید کردند که دانشجویان سال های قبلی گفته اند که در این کلاسها چیز خاصی یاد نگرفته اند. کالبدشکافی روی جسد حیوانات در رشته کاری که من هستم، تاثیری ندارد و من باور دارم که دانشجویان سزاوار رویکردهای آموزشی بهترند.
قبل از شروع دوره جانورشناسی من عقاید محکمی درباره کالبد شکافی داشتم و چون قبل از ورود مصاحبه نداشتم از سیاست های دانشگاه مطلع نبودم. بنابراین تصمیم گرفتم خیلی زود این موضوع را پس از شروع دوره مطرح کنم.
در پایان یکی از اولین کلاس های عملی من با نزدیک شدن به استاد، سعی در تحقق آرزویم که انجام ندادن کلاس های کالبد شکافی بود داشتم ، ولی این نظر با خصومت و مخالفت روبرو شد.
«من برای چه مدرک جانورشناسی می گیرم درحالیکه خواهان کالبد شکافی نیستم؟».
«چگونه از دیگران انتظار داشته باشم که مرا استخدام کنند درحالیکه هیچ تجربه کالبد شکافی نداشته ام؟»
بعد از یک بحث طولانی به من توصیه شد که با یکی از دانشجویان همفکری کنم در رابطه با اینکه آیا مدرک جانورشناسی بهتر است یا اینکه بهتر است مسیر خود را تغییر دهیم.
بعضی از استاد ها همکاری نکردند اما بعضی دیگر کاملا حامی دیدگاه ما بودند. برای اثبات اینکه دیدگاه من غیر منطقی نیست، درباره کلاس های کالبدشکافی با دانشجویان سال سوم که دوره را گذرانده بودند صحبت کردم تا ارتباط آن ها را ارزیابی کنم. بیشترآن ها احساس میکردند که با شرکت در این کلاس ها به خصوص کالبد شکافی تجربه خاصی به دست نیاورده اند و تماشای یک ویدیوی کالبدشکافی حرفه ای برایشان سودمند تر بوده است.
پس از آن تصمیم گرفتم تا به دنبال این حقیقت بروم که هیچ کس مرا استخدام نخواهد کرد اگر هیچ تجربه ای از کالبدشکافی نداشته باشم.من به ۳۰ الی ۴۰ سازمان مختلف نامه نوشتم و توضیح دادم که آیا حاضر به استخدام فارغ التحصیلی که تجربه کالبدشکافی در مدت حضور در دانشگاه نداشته است هستند؟هریک از سازمان ها از جمله موسسه جانورشناسی لندن پاسخ دادند که اگرچه نمیخواهند مرا بر علیه خواسته های دانشگاه تشویق کنند ولی قطعا چنین دانشجویی را به کار خواهند گرفت و من تصمیم گرفتم که این دوره را ادامه دهم.
پس از ارائه اطلاعات فوق به استاد، تصمیم بر این شد که دیگر احتیاجی به کالبدشکافی نیست ، اگرچه هنوز جایگزینی ساخته نشده بود.
نبودن کالبدشکافی در سال اول مشکلی ایجاد نمیکرد ولی در سال دوم و سوم بعضی کارهای عملی بود نیازمند برخی کالبدشکافی ها یا آزمایشات روی حیوانات زنده از جمله جنین جوجه بود.
در طی کلاس های عملی کالبدشکافی دانشجویان مجبور به نوشتن گزارش بودند و در طی آزمایشات روی حیوانات زنده تصمیم گرفته شد که مجموعه ای از آزمایشات را مشاهده کنیم و به عنوان یک کتابچه راهنمای دقیق از نتایج استفاده کرده و آزمایش را اگر در کلاس حضور داشتیم بنویسیم.
اگرچه ارائه نشدن جایگزین شرم آور است اما من هنوز هم خوشحالم که به اصول ها و تصمیم خود برای ماندن در این دوره پایبند بودم. من قطعا چیزی را با شرکت نکردن در کارهای عملی از دست نداده ام. همکارانی که شرکت کردند تایید کردند که دانشجویان سال های قبلی گفته اند که در این کلاسها چیز خاصی یاد نگرفته اند. کالبدشکافی روی جسد حیوانات در رشته کاری که من هستم، تاثیری ندارد و من باور دارم که دانشجویان سزاوار رویکردهای آموزشی بهترند.
قبل از شروع دوره جانورشناسی من عقاید محکمی درباره کالبد شکافی داشتم و چون قبل از ورود مصاحبه نداشتم از سیاست های دانشگاه مطلع نبودم. بنابراین تصمیم گرفتم خیلی زود این موضوع را پس از شروع دوره مطرح کنم.
در پایان یکی از اولین کلاس های عملی من با نزدیک شدن به استاد، سعی در تحقق آرزویم که انجام ندادن کلاس های کالبد شکافی بود داشتم ، ولی این نظر با خصومت و مخالفت روبرو شد.
«من برای چه مدرک جانورشناسی می گیرم درحالیکه خواهان کالبد شکافی نیستم؟».
«چگونه از دیگران انتظار داشته باشم که مرا استخدام کنند درحالیکه هیچ تجربه کالبد شکافی نداشته ام؟»
بعد از یک بحث طولانی به من توصیه شد که با یکی از دانشجویان همفکری کنم در رابطه با اینکه آیا مدرک جانورشناسی بهتر است یا اینکه بهتر است مسیر خود را تغییر دهیم.
بعضی از استاد ها همکاری نکردند اما بعضی دیگر کاملا حامی دیدگاه ما بودند. برای اثبات اینکه دیدگاه من غیر منطقی نیست، درباره کلاس های کالبدشکافی با دانشجویان سال سوم که دوره را گذرانده بودند صحبت کردم تا ارتباط آن ها را ارزیابی کنم. بیشترآن ها احساس میکردند که با شرکت در این کلاس ها به خصوص کالبد شکافی تجربه خاصی به دست نیاورده اند و تماشای یک ویدیوی کالبدشکافی حرفه ای برایشان سودمند تر بوده است.
پس از آن تصمیم گرفتم تا به دنبال این حقیقت بروم که هیچ کس مرا استخدام نخواهد کرد اگر هیچ تجربه ای از کالبدشکافی نداشته باشم.من به ۳۰ الی ۴۰ سازمان مختلف نامه نوشتم و توضیح دادم که آیا حاضر به استخدام فارغ التحصیلی که تجربه کالبدشکافی در مدت حضور در دانشگاه نداشته است هستند؟هریک از سازمان ها از جمله موسسه جانورشناسی لندن پاسخ دادند که اگرچه نمیخواهند مرا بر علیه خواسته های دانشگاه تشویق کنند ولی قطعا چنین دانشجویی را به کار خواهند گرفت و من تصمیم گرفتم که این دوره را ادامه دهم.
پس از ارائه اطلاعات فوق به استاد، تصمیم بر این شد که دیگر احتیاجی به کالبدشکافی نیست ، اگرچه هنوز جایگزینی ساخته نشده بود.
نبودن کالبدشکافی در سال اول مشکلی ایجاد نمیکرد ولی در سال دوم و سوم بعضی کارهای عملی بود نیازمند برخی کالبدشکافی ها یا آزمایشات روی حیوانات زنده از جمله جنین جوجه بود.
در طی کلاس های عملی کالبدشکافی دانشجویان مجبور به نوشتن گزارش بودند و در طی آزمایشات روی حیوانات زنده تصمیم گرفته شد که مجموعه ای از آزمایشات را مشاهده کنیم و به عنوان یک کتابچه راهنمای دقیق از نتایج استفاده کرده و آزمایش را اگر در کلاس حضور داشتیم بنویسیم.
اگرچه ارائه نشدن جایگزین شرم آور است اما من هنوز هم خوشحالم که به اصول ها و تصمیم خود برای ماندن در این دوره پایبند بودم. من قطعا چیزی را با شرکت نکردن در کارهای عملی از دست نداده ام. همکارانی که شرکت کردند تایید کردند که دانشجویان سال های قبلی گفته اند که در این کلاسها چیز خاصی یاد نگرفته اند. کالبدشکافی روی جسد حیوانات در رشته کاری که من هستم، تاثیری ندارد و من باور دارم که دانشجویان سزاوار رویکردهای آموزشی بهترند.
Leave A Comment