اولین کسی که روی حیوانات آزمایش کرد، پزشک یونانی، آلکمایون بود (قرن پنجم قبل از میلاد مسیح) ولی در میان پزشکان یونانی او تنها یک استثنا بود چون طب یونانی بر مشاهدات کلینیکی و تجربیات شخصی پزشکان استوار بود.
گالن (۲۰۱-۱۳۰) پدر زندهشکافی بود. او آناتومی و فیزیولوژی حیوانات زندۀ شکافته شده مثل خوکها و میمونها را بررسی میکرد و نتایج مشاهدات خود را بدون تردید روی انسانها اعمال میکرد. نتایج آزمایشات و باورهای او تا پایان قرون وسطی اساس طب غربی را تشکیل میدادند. او معتقد بود زنان دو رحم دارند: یکی برای به دنیا آوردن دختر و دیگری برای به دنیا آوردن پسر. چرک برای درمان بیماریها مفید است و میوه مضّر. ادرار مستقیماً از رگها به بیرون جریان دارد و … از آنجا که در قرون وسطی کلیسا از کالبدشکافی مردگان جلوگیری میکرد، پزشکان از حیوانات زنده برای کشفهای آناتومی استفاده میکردند.
فیلسوف فرانسوی، رنه دکارت (۱۶۵۰-۱۵۹۶) با نگارش کتاب “من فکر میکنم پس وجود دارم” راه را برای آزمایش روی حیوانات هموارتر کرد. او در این کتاب از حیوانات به عنوان ماشینهای رفلکس بیشعور و بیاحساس نام برد و نالههای حیوانات از شدت درد را به چلق چلوق یک ماشین تشبیه کرد.
اما کسی که باعث شد آزمایش روی حیوانات قسمت جداییناپذیر علم تلقی شود، فیلسوف فرانسوی ، برنارد کلاده (Bernard Claude) بود. او که هیچ تفاوتی بین ماشین و حیوان قائل نمیشد، پای روشهای تحقیقاتی شیمی و فیزیک را به علم فیزیولوژی (مطالعۀ کارکرد بدن) باز کرد. نتایج آزمایشات وی روی حیوانات زنده، چه درست و چه نادرست، طرفداران بسیاری داشت. روشهای پیشنهادی او باعث شد بسیاری از موسسات تحقیقاتی به آزمایش روی حیوانات رو آورند و پولهای هنگفتی به طرف این صنعت نوپا سرازیر شوند. در همان زمان، بسیاری با این نوع تحقیق به مخالفت برخاستند ولی متاسفانه این مخالفتها به نتیجهای نرسیدند. همسر برنارد کلاوه، خانم ماری فرانسیس مارتین، یکی از سرسختترین مخالفان آزمایش روی حیوانات بود و اولین انجمن مبارزه با آزمایش روی حیوانات در فرانسه را پایهگذاری کرد.
در قرنهای اخیر برخی از دانشمندان برای اثبات تئوریهای خود یا آزمایش درمان یا داروهای خاص تنها به صورت موردی و برخی دیگر به صورت گسترده روی حیوانات آزمایش کرده اند:
-
در سالهای ۱۶۰۰، ویلیام هاروی حرکت خون در پستانداران را نشان داد.
-
در سالهای ۱۷۰۰ آنتونه لاویزیر (Antone Lavoisier) برای اثبات آنکه تنفس نوعی احتراق است از یک خوکچه هندی استفاده کرد.
-
در سالهای ۱۸۸۰ لوئی پاستور میکروب سیاه زخم را به یک گوسفند تزریق کرد تا تئوری میکروب خود را ثابت کند.
-
در سالهای ۱۸۹۰ ایوان پاولو (Ivan Pavlov) آزمایش “شرطی شدن” خود را روی سگها انجام داد.
-
در سالهای ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ امیل فون بهرینگ (Emil von Behring) سم دیفتری را از بدن بیماران استخراج کرد و اثر آن را روی خوکچههای هندی نشان داد. او در سال ۱۸۹۸ با تزریق زهر و پادزهر دیفتری به صورت توام به حیوانات، روش ایجاد ایمنی در مقابل این بیماری را ارائه داد.
-
در ۱۹۲۱ اتو لوئی (Otto Loewi) با آزمایش روی قلب دو قورباغه ثابت کرد که ارتباط عصبی با سلولهای مقصد از طریق سیناپسهای شیمیایی صورت میگیرد.
-
در سالهای ۱۹۲۰ فردریک بانتینگ (Fredrick Banting) و جان مکلئود (John Macleod) انسولین را از بدن سگ استخراج کردند.
-
در سالهای ۱۹۴۰، یوناس سالک (Jonas Salk) و آلبرت سابین (Albert Sabin) از میمونها برای کشف واکسن فلج اطفال استفاده کردند. گفته میشود، در این آزمایشات ۱۰۰ هزار میمون کشته شدند.
-
در سالهای ۱۹۴۰، جان کادر (John Cader) نمک لیتیم را بر روی میمونها آزمایش کرد و از آن برای آرام کردن بیماران روانی استفاده کرد.
-
در سالها ی ۱۹۵۰، اولین مادۀ بیهوشی غیر بخاری با آزمایش روی جوندگان، خرگوشها، سگها، گربهها و میمونها به دست آمد.
-
در سالهای ۱۹۶۰، آلبرت ستار (Albert Starr) پس از آزمایش روی سگها عمل جایگزینی دریچۀ قلب را پایهگذاری کرد.
Leave A Comment