الف – نمونه های انتخابی

۱٫      سرطان 

در سال ۱۹۷۱، لایحه ملی سرطان “جنگی علیه سرطان” را آغاز نمود که بسیاری از حمایتگران مالی اش پیش بینی می کردند تا سال ۱۹۷۹ قادر به درمان سرطان خواهد شد. اما در عوض، این برنامه تحقیقاتی چند بیلیون دلاری به یک شکست مبدل شد. نرخ کلی متعادل شده از لحاظ سنی مرگ و میر ناشی از سرطان برای دهه ها تا سالهای ۱۹۹۰ بصورت متناوبی افزایش یافت (۳۵، ۳۶). زمانی هم که این نرخ کاهش پیدا کرد، علتش کاهش میزان مصرف سیگار بود (۳۷).

برای ترغیب به ادامه پشتیبانی برای تحقیق روی سرطان –که اکنون به تنهایی در آمریکا از مرز ۲ بیلیون دلار در سال گذشته است- محققین و گردانندگان آن، افکار عمومی را منحرف کرده اند. در سال ۱۹۸۷، سازمان عمومی حسابرسی آمریکا (GAO) دریافت که آمار سازمان ملی سرطان (NCI) «بصورتی مصنوعی ارقام مربوط به پیشرفت حقیقی را بالا برده است.» و اینطور نتیجه گیری کرد که حتی آمار ساده زندگی ۵ ساله نیز دستکاری شده اند (۳۸). یعنی مثلاNCI، حتی اگر بیمار پس از یک دوره ۵ ساله میمرد هم از ان به عنوان به عنوان یک مورد درمان از زندگی ۵ ساله یاد میکرده اند. همچنین، با نادیده انگاشتن جبهه گیری های آماری شناخته شده، NCI به غلط ادعا کرد در در درمان برخی انواع خاص از سرطان پیشرفت داشته. (۳۸)

JOhn C. Bailar III، اپیدمولوژیست و سرپرست این تحقیقات، در سال ۱۹۸۶ در وصف نتایج نا امید کننده آن پس از ۱۵ سال گفت: «ما در حال شکست خوردن در نبرد علیه سرطان هستیم. اگر به دنبال پیشرفت قابل توجه علیه سرطان هستیم، به تغییری در تمرکز تحقیقاتی نیاز داریم: از درمان به سمت پیشگیری.» (۳۹)

بیش از یک دهه بعد، در تحقیقی روی نرخ مرگ و میر سرطان، Bailar مجددا تاکید کرد که: «زمینه های رضایتبخش عمدتا در پیشگیری از سرطان وجود دارند» (۳۵)

 

چرا هزینه و تلاش صرف شده با پیشرفت علیه سرطان متناسب نیست؟ یکی از توضیحات این امر تمایل تضمین نشده آزمایشات حیوانی است. تفاوتهای بنیادین ژنتیکی (۴۰)، مولکولی (۴۱)، ایمنی (۴۲) و سلولی (۴۳) میان انسانها و سایر حیوانات از آزمایشات حیوانی مدل هایی نارکارامد در درمان سرطان میسازد. موشها رایج ترین حیوانات استفاده شده هستند و حتی خود مجله ی حیوانات آزمایشگاهی این صنعت، اذعان دارد که: «موشها در حقیقت مدل هایی ضعیف در غالب سرطانهای انسانی هستند» (۴۴)

یکی از محققین پیشرو در حوزه سرطان، Robert Weinberg میگوید: «قسمت عمده مدل های پیش بالینی حیوانی از سرطان انسان، متعفن است …. هرساله صدها میلیون دلار توسط تولید کنندگان دارو برای اعمال این مدلها تلف میشود.» (۴۵)

به گفته Clifton leaf، که خود از بازماندگان سرطان است: «اگر میخواهید بفهمید که نبرد علیه سرطان کجا اشتباه کرده است بهترین نقطه برای شروع جستجو، موش ها هستند.» (۴۵)

 

۲٫      ایدز

به رغم بکارگیری گسترده مدلهای حیوانی از اوایل دهه ۸۰، کمک چندانی به تحقیقات برای مقابله با ایدز نکرده اند. این در حالیست که موشها، خرگوشها و میمونهایی با نقص حاد ترکیب شده سیستم ایمنی را می توان به ویروس HIV مبتلا کرد ولی هیچیک سندروم ایدز انسانی را بروز نمیدهند(۴۶). از سال ۱۹۸۴، بیش از ۱۵۰ شامپانزه به ویروس HIV آلوده شده اند و بنا به اظهارات، تنها یک مورد علائم ایدز را بروز داد(۴۷، ۴۸). حتی محققین ایدز اذعان دارند که شامپانزه ها که گونه ای در خطر هم هستند و به ندرت سندرومی شبه-ایدز را بروز میدهند، به احتمال کمی مدل های حیوانی مناسبی برای درک مکانیزم آلودگی و نحوه درمان ایدز را در اختیار محققین میگذارند. (۴۹)

سندروم های دیگر نقص سیستم ایمنی ویروسی در حیوانات غیر انسانی به عنوان مدل هایی با ارزش از ایدز جار زده شده اند اما آنها در ساختار ویروسی با ایدز تفاوتهای چشمگیری دارند، در علائم بیماری و پیشرفت بیماری. (۵۰)

Michael Wyand، یک آزمایشگر حیوانی، حین بحث در خصوص درمان ایدز تایید کرده که: «ضد ویروس های کاندید با کمک سیستم های in vitro مورد بررسی قرار گرفته اند و آنان که نمایه های ایمنی قابل قبولی داشته اند با داشتن پشتوانه کمی از داده های کارایی حاصل از سیستم های in vitro حیوانی، مستقیما روی انسان اعمال شده اند. دلیل این امر پیچیده است اما شامل این است که…. دیدگاه مانایی که تعداد زیادی از افراد دارند این است که هیچ مدل پیش بینی کننده حیوانی برای الودگی انسان به HIV وجود ندارد(۵۱). »

 Margaret Johnson، یکی از محققین ایدز تصریح کرده که: «مدل های حیوانی HIV/AIDS نه ارتباط ایمنی واضحی را نشان داده اند و نه در خصوص کارایی بالقوه روش های متعدد واکسیناسیون مختلف نتایج سازگاری داشته اند.»  (۵۲)

بی تردید از زمان آزمایشات کلینیکی اولین واکسن HIV روی انسانها در سال ۱۹۸۷ تا اواسط ۲۰۰۶، بیش از ۱۰۰ آزمایش کلینیکی توسط سازمان ملی آلرژی و بیماری های عفونی آمریکا انجام گرفته است. و همچنان از میان بیش از ۵۰ واکسن پیشگیری کننده و ۳۰ واکسن درمانی که در آزمایش روی نخستی ها موفق بوده اند، تک تک آنها در آزمایشات کلینیکی انسانی شکست خورده اند. (۵۳)  

تحقیقات کلینیک انسانی، HIV را ایزوله کرده و دوره طبیعی بیماری را تعریف کرده و فاکتورهای خطرزا را تعریف کرده. (۵۴)

تحقیقات in vitro (کشت بافت و سلول) با استفاده از گلبول های سفید خون انسان هم کارایی و هم میزان سمی بودن داروهای ضد ایدز شامل AZT (55)، ۳TC (56) و موانع پروتزی (۵۷) را شناسایی کرده اند. و با این وجود، قوانین فدرالی همچنان آزمایشات سم شناسی حیوانی غیر قابل اتکا و گمراه کننده را تحمیل میکنند.

  

images (1)

۳٫      روان شناسی و اعتیاد

مدل های حیوانی بکار رفته در آزمایشات روان شناسی که طی آن محققین بصورت سنتی حیوانات را در معرض محرک های دردناک قرار می دهند تا رفتارشان را مطالعه کنند، قویا مورد انتقاد هستند چرا که مشکلات روانشناختی انسانها بازتابی از فاکتورهای خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی است که قابل مدلسازی در غیر انسانها نیستند (۵۸-۶۳). بطور قطع، غالب روانشناسان با آزمایشان روانشناختی روی حیوانات که رنج زیادی را تحمیل میکند مخالف اند. (۶۴)

در سلسله آزمایشات Harry Harlow با عنوان «ترد مادری» در دهه های ۵۰ و ۶۰، نوزادان میمونها را از از زمان تولد از مادرانشان جدا میکردند و آنان را در انزوای مطلق یا همراه نامادری های ساخته شده از سیم و لباس بزرگ میکردند. Horlow ادعا داشت که وحشت و آسیب شناسی روانی آنها اهمیت ارتباط مادری را نشان میدهد. با این وجود، این مساله بصورت قاطع در مطالعات انسانی گذشته ثابت شده بود. (۶۵-۶۸)

با وجود سطحی بودن مضمونی اینگونه آزمایشات، تعداد زیادی از مطالعات روی ترد مادری ادامه دارند و مدعی هستند که با رشد روانی، آسیب شناسی روانی و حتی عملکرد ایمنی و هورمونی انسان مرتبط هستند. (۶۷-۶۹)

به رغم مخالفت روانشناسان بالینی با نوشته های آزمایشات حیوانی، آزمایشات روانشناختی با تکیه بر تحقیقات رنج آور بر حیوانات ادامه دارد. بازبینی دو ژورنال روانشناسی نشان داد که تنها ۳۳ مورد از ۴۴۲۵ نقل قول ها (یعنی ۰٫۷۵%) به مطالعات انجام شده بر مبنای آزمایشات حیوانی ارجاع داشته اند. (۷۰)

مدلهای حیوانی اعتیاد به الکل و سایر اعتیادها نیز بصورت مشابه تصوری اشتباه را ارائه داده و قادر به بازتاب فاکتورهای حیاتی اجتماعی، ارثی و ذهنی نیستند.

Vincent Dole، فارماکولوژیست، میگوید: «با گذشت ۶۰ سال از خوراندن الکل به حیوانات، هنوز هیچ درک اساسی از علل این رفتار خودمخرب بدست نیاورده ایم و حتی هیچ متناظر رضایت بخشی از مصرف الکل آسیب شناختی نداریم» (۷۱)

 

 

۴٫      بیماریهای ژنتیکی

محققین نواقص ژنتیکی بسیاری از بیماری های ارثی همچون فیبروز کیستیک و سرطان سینه خانوادگی را شناسایی کرده اند. برای مدلسازی این بیماریها در حیوانات، محققین بصورتی گسترذه از حیوانات -و به خصوص موش- که مبتلا به نواقص ژنتیکی تولید شده در آزمایشگاه یا خودانگیز هستند استفاده میکنند. با این وجود، بیماریهای ژنتیکی بازتابی از ارتباط میان ژن ناقص و سایر ژنها و محیط است. و در نتیجه تقریبا تمامی این مدلها برای بازتولید ویژگی های بنیادین متناظر با بیماریهای انسانی با شکست مواجه شده اند. (۷۲)

به عنوان نمونه، موشهای تراریخته که دارای همان ژن ناقص انسانهای مبتلا به فیبروز کیستیک هستند، آن آلودگی های ریه و گرفتگی پانکریت که انسانهای مبتلا به این بیماری را درگیر میکند بروز نمیدهند(۷۲) چون موشها و انسانها مسیرهای متابولیکی متفاوتی دارند. (۷۳)

منبع : mrmcmed.org

ترجمه : فاطمه ن.

(رفرنس ها در ادامه مطلب)