ا انسانها با هدف نهایی جلوگیری و تسکین آلام و دردهای انسانی، (و احتمالا حیوانی) آزمایشاتی بر روی حیوانات انجام می‏دهیم که باعث درد، آزار، شکنجه و حتی کشته شدن آنها می‏شود، اما آیا ما به عنوان نوع بشر، از نظر اخلاقی اجازه چنین کاری را داریم؟

اصولا سه رویکرد مشخص در رابطه با حیوانات آزمایشگاهی وجود دارد:

۱- کنتراکتاریانیسم:

اگر من با همنوعان خود به بدی رفتار کنم آنها هم در پاسخ با من به بدی رفتار خواهند نمود. در مقابل، اگر من بخشی از جامعه حیوانات را در آزمایشات دردناک به کار گیرم، بقیه اعضاء این جامعه نسبت به من عکس‏العملی نشان نخواهند داد، لذا من فقط تا حدی با حیوانات خوب رفتار می‏کنم که به نفع خودم باشد.
این دیدگاه انسان محور (که در حال حاضر دیدگاه عموم جامعه است) منافع انسان را در اولویت قرار می‌دهد و برای رسیدن به هدف که همانا منافع انسان (کم شدن آلام انسان) است هر کاری را توجیح می‌کند. در این دیدگاه محافظت از حیوانات، بستگی به رابطه آنها با انسان دارد: چون انسانها به برخی حیوانات علاقه بیشتری دارند (مانند سگ و گربه) محافظت از حقوق برخی حیوانات نیز بلحاظ اینکه در نهایت باعث رضایت برخی انسانها می‌شود مورد توجه قرار می‌گیرد.
مثلا به همین خاطر است که کشتار دسته جمعی موشها نسبت به کشتار یک سگ برای جامعه کمتر غیراخلاقی بنظر می‌رسد.
یا در مثالی دیگر نگهداری از حیوانات گوشتخوار مثل سگ و گربه محافظت یک گونه (گوشتخوار) در مقابل حیوانات کشته شده (مرغ‌ها و گاو و گوسفندان) جهت تهیه غذای گونه اول می‌باشد.

۲- فایده‏ گرایی:

فایده‌گرایان مفهوم هر منفعتی را با این دو کلمه می‌سنجند: لذت / آزردگی
یعنی هر آنچه که باعث لذت و کم کردن آزردگی شود صرف نظر از اینکه در رابطه با انسان یا غیرانسان باشد مورد تایید فایده‌گرایان قرار دارد. این اصل همانگونه که در مورد نسل بشر صدق می‏کند، راجع به سایر گونه‏های حیوانات نیز صادق است: چنانچه موجودی دچار رنج باشد، عدم توجه به این رنج و ناراحتی، از نظر اخلاقی توجیه‌پذیر نیست.
پس هر کار با میزان مضرات و منافعش مورد قضاوت قرار می‌گیرد.
اما آیا آزمایش روی حیوانات مضراتش بیشتر است یا منافعش؟
زمانی که یک گربه خانگی، واکسن Fiv را دریافت می‏کند، در حقیقت منفعتی را به دست می‏آورد که از تحقیقات ایمونولوژی انجام شده بر روی سایر گربه‏ها حاصل گردیده است. بنابراین برای اینکه تشخیص دهیم آیا یک آزمایش حیوانی، از نظر اخلاقی توجیه‏پذیر است یا نه، گاهاً لازم است دو گروه حیوانات (یا انسان) را در نظر آوریم: گروهی که در طول انجام آزمایش منافعشان قربانی می‏شود و گروه دیگری که از نتایج آزمایشات بهره می‏برند.
نتیجه این که: فداکردن منافع حیاتی یک حیوان، تنها زمانی قابل قبول است که به تبع آن نتایج فوق العاده مهمی عاید شود. که در این صورت خیلی از آزمایشات بخاطر منافعی که هم برای علم پزشکی و هم برای علم دامپزشکی دارند قابل قبول خواهند بود. چون با قربانی کردن عده‌ی معدودی حیوان جان تعداد بیشماری را در آینده نجات خواهیم داد.
فایده‌گرایان طرفدار اصلاحات هستند: آنها اعتقاد دارند که اگر در آزمایشات کم کردن درد و رنج با مواد بی‌حسی و یا کم کردن تعداد حیوانات مورد آزمایش صورت پذیرد انجام این آزمایشات اخلاقی‌تر خواهد بود.

۳- نگرش حقوقی:

مشخص است که فایده‏ گرایان در مورد رفاه حیوانات، با این موجودات دارای حس و ادراک بسان ابزاری محض رفتار می‏کنند. فایده‏گرایان معتقدند که چنانچه فداشدن رفاه یک موجود، موجب کسب رفاه بیشتر برای دیگر موجودات شود، انجام این عمل از نظر اخلاقی موجّه است. نظریه‏پردازان حقوق با این عقیده مخالفند و اعتقاد دارند که رفتار ابزاری با یک موجود زنده واجد احساس، جهت رسیدن به هدفی خاص، همواره غیر قابل قبول است.
هر مخلوق هوشیار، رفاه خاص خودش را دارا است که (این رفاه) برای ما واجد اهمیت است، بدون توجه به اینکه چقدر برای دیگران مفید باشیم.
آیا آزمایش روی حیوانات از نظر نگرش حقوقی اخلاقی است؟
تئوری حقوقی در مورد تحقیقات بر روی حیوانات، چیز زیادی برای گفتن ندارد: زمانیکه در یک پژوهش به حقوق حیوانی تجاوز می‏شود، دلیلی برای توجه به منافع احتمالی عاید از آن وجود ندارد. برای آگاهی یافتن از اینکه آیا یک آزمایش از نظر اخلاقی موجّه است، تنها باید پرسید که آیا این کار محترمانه است و شأن و مقام اخلاقی حیوان به عنوان یک موجود زنده محفوظ می‏ماند؟
دیدگاه حقوقی قاطعانه طرفدار برانداختن استفاده از حیوانات در علم، می‏باشد. حیوانات بردگان ما نیستند، ما نیز صاحب مطلق آنان نیستیم.
مهم نیست که این آزمایش، در بُعدی وسیعتر، اهمیت فوق‏العاده‏ای جهت بشریت (یا حیوانات) داشته باشد؛ بلکه آزمایش بر روی حیوانات، صراحتاً غیرقابل پذیرش است؛ چراکه در این آزمایشات، با حیوانات به عنوان وسیله‏ای جهت نیل به هدف، رفتار می‏شود.

وضع قانون در مورد تحقیقات بر روی حیوانات در برخی کشورها نظیر انگلستان و دانمارک، بر پایه ترکیب دو نگرش فایده‏گرایی و دیدگاه حقوقی‏ صورت گرفته است. این دیدگاه انجام تحقیقات حیوانی که نوید بخش منافعی برای انسانها و حیوانات هستند را امکان‌پذیر می‏سازد؛ البته این در حالی است که تضمینی راجع به محافظت حیوانات آزمایشگاهی در برابر درد و استرس شدید وجود داشته باشد.